کار هنری در خوزستان اقتصادی نیست
مقدمه : از کودکی به نقاشی علاقه داشت . پنج ساله بود که نخستین نقاشی تاثیرگذارش را به تصویر کشید و مادرش اولین فردی بود که متوجه استعدادش شد . پدرش او را حمایت می کرد ونزد دوست نقاشش می برد تا فوت وفن این هنر را به او آموزش دهد . گاهی حتی خودش آثار […]
مقدمه : از کودکی به نقاشی علاقه داشت . پنج ساله بود که نخستین نقاشی تاثیرگذارش را به تصویر کشید و مادرش اولین فردی بود که متوجه استعدادش شد . پدرش او را حمایت می کرد ونزد دوست نقاشش می برد تا فوت وفن این هنر را به او آموزش دهد . گاهی حتی خودش آثار هنری فرزندش را خریداری می کرد تا باعث افزایش انگیزه اش شود .
پس از گذشت ۳۲ سال از خاطرات شیرین دوران کودکی اش ؛ او اکنون خودش را یک تصویرگر ، کاریکاتوریست و طراح گرافیک و فردی موفق می داند و می گوید وقتی قرار است هنر حالت حرفه ای به خود بگیرد ،ضمن حفظ تمام اصول هنری وتوجه به مخاطب ،باید بر نحوه ارائه آثار و نیاز بازار کار هم متمرکز شود و در این بین سخت ترین مسئله حفظ هویت هنری هنرمند است.
سید محمد موسوی پارسا تا کنون بیش از ۲۰ جلد کتاب کودک ونوجوان را تصویر سازی کرده و درکنار این رشته هنری ، به تدریس هنر وسواد رسانه ای پرداخته است. گفت گوی زیر حاصل تلاش خبرنگار نبض شهر با این کاریکاتوریست و گرافیست خوزستانی است که آن را می خوانید .
اولین تصویرکاریکاتوری که طراحی کردید چه زمانی ودرچه مجله ای بود ؟ چه نشریاتی مورد توجه شما بود ؟ چرا ؟
اولین نقاشی من درسن ۸ سالگی کپی از کاریکاتور دکتر حبیبی بود که از مجله گل آقای مرحوم کیومرث صابری کشیدم. یکی از شیفتگان مجله گل آقا بودم وتنها نشریه ای بود که با اشتیاق می خواندم .
آیا دوره های آموزشی هم گذراندید یا استعداد هنری شما فی البداهه بوده است ؟
دوره آموزشی نگذراندم اما پدرم نکاتی راجع به هنر طراحی به من آموزش داد . تا قبل از آموزش های آکادمیک ، پدرم من را حمایت کرد تا اینکه وارد هنرستان شدم و تحصیلات آکادمیک را شروع کردم .
برای طرح های گرافیکی خود معمولا چقدر زمان صرف می کنید؟ آیا این هنر می تواند شغل اصلی یه هنرمند بوده و درآمدزایی داشته باشد؟
از سال ۱۳۸۲ که وارد هنرستان شدم علاقه مندی من دراین رشته هنری جدی شد تا اینکه سال ۸۵ بصورت حرفه ای به این رشته ادامه دادم . پروسه خلق یک اثر بستگی به نوع و شرایط اجرا و ایده دارد. برای ساختن قاب تصویر یک کتاب برخی اوقات تا ۸ ساعت هم زمان می گذارم و گاهی بسیار سریع پیش می روم.
وقتی قرار است هنر حالت حرفه ای به خود بگیرد باید با حفظ تمام اصول هنری ومخاطب همزمان به نحوه ارائه و نیاز بازار کار هم فکر کردو دراین بین سخت ترین مسئله حفظ هویت هنری هنرمند است.
بازار کار نقاشان یا به عبارت بهترطراحان گرافیک چگونه است وآیا تابلوهای هنری وارداتی هم وجود دارد که بازا کارتان را کساد کند ؟
امروزه بین دنیای نقاشی محض وطراحی گرافیک مرزهای مشخص وجدی وجود دارد. خودم را یک تصویر گر، کاریکاتوریست و طراح گرافیک می دانم ، اما بازار کار نقاشان با مشکلات دردناکی روبرو است و علت های بسیاری مانند سوء مدیریت فرهنگی و تغییر ذائقه فرهنگی مردم جامعه موجب انزوای هنر نقاشی درکشور به ویژه استان خوزستان شده ؛ این درحالیست که جای هنرهای دستی در پس توهای خانه هنرمندان نیست. خوشبختانه طراحی گرافیک وتصویر سازی رابطه سازگارانه تری با نیاز روز بازار و رشد سریع تکنولوژی دارد.
شغل اصلی شما چیست ؟چند سال است در این هنر فعالیت می کنید؟
تا این لحظه شغل های بسیاری را تجربه کردم. پنج سال است به طور حرفه ای به تدریس هنر و سواد رسانه ای مشغولم . ۷ سال است کارشناس واحد گرافیک صدا وسیمای خوزستان هستم ولی همچنان خود را ا تصویر ساز ،طراح گرافیک و کاریکاتوریست می دانم و امرار معاش از این طریق در اولویتم بوده است . تصویر سازی بیش از ۲۰ جلد کتاب کودک و نوجوان ،همکاری با مجلات طنز مانند خط خطی ،اجرای چندین پروژه انیمیشن وطراحی استوری برد چندین فیلم کوتاه وتعداد بسیار زیادی آثار گرافیکی تلویزیونی وچاپی را در کارنامه حرفه ای خود دارم.
چه ارتباطی بین هنر واقتصاد وجود دارد واگر اقتصاد تامین نباشد آیا هنرمند موفق است؟
رشد هر کاری با اقتصاد ارتباط مستقیم دارد.هیچ حرفه ای بدون رشد و بازآوری اقتصادی توسعه و تعالی نخواهد یافت وهنرمند از این قاعده مسثنی نیست. هنرمند در بدترین شرایط اقتصادی نیز به تولید می پردازد چرا که هنر از وجود اوسرچشمه گرفته وجدا شدنی نیست اما اگر اقتصاد رونق بگیرد ، قطعا هنرمند با قدرت بیشتری خود خلاقش را پردازش می کند و می تواند تاثیرات شگرفی در جامعه بگذارد. اصولا کاری که منبع الهامات درونی داشته باشد نیاز به مراقبت دارد وگرنه دچار یاس و ناامیدی خواهد شد.
در تصویرسازی کتاب ها بیشتر چه موضوعاتی را مد نظر داشته اید وکدام یک از آثار خود را بیشتر دوست دارید ؟
تصویر سازی های من مربوط به کتاب هایی هستند که از سوی ناشران سفارش داده می شوند و بیش تر مخاطب کودک ونوجوان دارند. از این کتاب ها می توانم به کتاب یک آسمون هفت ریسمون اشاره کنم که در سال ۹۲ عنوان کتاب سال اصفهان را از آن خود کرد. همچنین کتاب های عینک خرس کوچولو، قلک بچه خرگوش ها، مجموعه ده جلدی پیامبران، یک سبد گل ریحان، اصول دین، پیامبر رحمت ، نترسک و چندین کتاب دیگر مربوط به انتشارات احسان،طاهر ،فرهنگ ومردم،عصر نوین از دیگر تصویرسازی های کتاب های من است .
آثار جدیدی دارید که به زودی روانه بازار شود ؟
بله به زودی کتاب دو زبانه فارسی آلمانی با همکاری نشر گردون در برلین که متعلق به نویسنده خوش ذوق آقای عباس معروفی است بهچاپ می رسد که تصویرسازی وگرافیک این کتاب بر عهده من بوده است .
این درسته که بیشترین علاقه شما در تصویرسازی موجودات تخیلی است ؟ چرا ؟
خلق موجودات تخیلی درهنر یکی از علایق من است که اگر فرصتی پیدا کنم حتما به آن می پردازم دوست دارم دنیای مخصوص به خودم را با تمام موجودات عجیبش خلق کنم و البته منبع الگوی من دنیای واقعی وجامعه حقیقی خواهد بود. دوست دارم به آنالیز موجودات زنده و تبدیل آنها به فرم های مکانیکی بپردازم ومجموعه یی از این طرح دارم که هرگز ارائه داده نشده است .
نکته قابل توجه اینکه نحوه ارائه تصویر سازی در اکثر مواقع در گالری ها و نگارخانه ها نیست چون هدف تصویرگر در همان ابتدا کمک به خواننده مطلب است . به عبارتی نسبت تعداد گالری ها و خرید آثار هنری در برابر هنرمندان توانا در خوزستان تقریبا هیچ است . یک موزه هنرهای تجسمی در اهواز بود که حالا رستوران و تالار عروسی شده و در این بین سر رشته بسیاری از مشکلات اقتصادی هنری نهفته است.
برای نمایش آثار هنری خود درنگارخانه ها با چه مشکلاتی مواجه هستید؟
در همه جای دنیا هنرمندان به وسیله مجموعه داران ،گالری داران ، مدیران هنری ،ناشران وغیره مدیریت می شوند چون در معرض مشاهده ی عرضه وتقاضای هنری قرار گرفته و عامل برد وگسترش اثر هنری هستند.
معقتقدم هنرمند نقش یک تولید کننده را ایفا می کند و تمام بار کاری از فکر تا ایده ،اجرا ،ارائه وحفظ تقاضا بر گردن هنرمند نهاده شده که کار سختی است . نمی گویم مدیریت هنری وجود ندارد، اما مدیریت کمرنگ و ضعیف است . در این بین هنرمند از اقتصاد عقب می ماند یا اجبارا دچار فرسایش و تکرار و مشکل در خلق اثر می شود . لذا بسیاری از هنرمندان ترجیح می دهند سراغ حرفه ی دیگری بروند که این برای فرهنگ جامعه بسیار غم انگیز و هشدار دهنده است. بی مهری های برخی مسؤلین هم مزید بر علت شده که نمونه بارز آن تغییر کاربری موزه هنرهای تجسمی اهواز بود.
چقدر به رقابت دیگر هنرمندان هم رشته ای خود فکر می کنید ؟
هرچند در گذشته تمایل بسیار زیادی برای رقابت داشتم ، اما زمان زیادی صرف رقابت با دیگران نکردم و در جشنواره ها کمتر شرکت کردم. شاید یکی از علت های این مسئله همان ماجرای اقتصاد باشد.با همه این تفاسیر، نگاه من به جشنواره ها تغییر کرده وشرکت در جشنواره ها را کمک کننده و لازم می دانم.از کار دوستانم همیشه لذت می برم ولی حسادتی ندارم چون به قدرت خلق وپردازش در وجود خودم ایمان دارم.
چرا تا کنون موسسه فرهنگی تاسیس نکردید ؟
ترجیح می دهم در موسسات فرهنگی تدریس کنم و بیشتر با نوجوانان وجوان تر ها سر و کار داشته باشم به این دلیل که بستر مناسب تری برای آموزش های بنیادی و کاربردی وجود دارد . درحال حاضر قصد درگیری مدیریتی یک موسسه فرهنگی را ندارم و البته این تصمیم همیشگی نخواهد بود.
ارزیابی شما از برنامه شب های فرهنگی خوزستان که دربرج میلاد برگزار شد چیست ؟
واقعیت این است که با توجه جدی به فرهنگ واحترام به ظرفیت های فرهنگی وهنری استان واستفاده درست آنها ، دیگر نیازی نیست فرهنگ را درقالب نمایش های محدود ارائه کنیم .شب های فرهنگیخوزستان یک فرصت طلایی با امکانات محدود زمانی و مکانی در نشان دادن ظرفیت ها و جذابیت های بی شمار فرهنگ استان خوزستان بود. در واقع فرهنگ خوزستان توانایی بسیاری برای فراگیری دارد و شاید منصفانه باشد که بگوییم آنطور که شایسته باشد قدر شناسی نشده است .
سخن آخر !؟
انتخاب کلمات برای سخن آخر همیشه سخت است . اوضاع هنرهای تجسمی در خوزستان بطور خاص نیاز به رسیدگی جدی دارد وباید تحولی جدی در آن ایجاد شود .این یک خواسته نیست بلکه یک نیاز است. یک ساختار مستحکم که تنها مربوط به اهواز نباشد و بتواند تمام شهرستان های استان خوزستان را مدیریت کند.امیدوارم این شرایط تغییر کند و شاهد تحولات جدی باشیم ،در غیر این صورت شاهد دل مردگی شدید فرهنگی خواهیم بود.
شهرزاد امیری
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید