هیجانات منفی خود را مدیریت کنیم
این روزها در کنار رعایت بهداشت جسم خود باید مراقب «بهداشت روان» خود نیز باشیم. «بهتر زیستن» هنری است که نیاز به «بهتر آموختن» دارد. بشر همواره آنچنان که از ترس حوادث اتفاق نیفتاده در آینده رنج برده است، از خود آن حوادث اتفاق افتاده آنقدر رنج نبرده است. پس انسان باید ذهن، افکار و […]
این روزها در کنار رعایت بهداشت جسم خود باید مراقب «بهداشت روان» خود نیز باشیم. «بهتر زیستن» هنری است که نیاز به «بهتر آموختن» دارد. بشر همواره آنچنان که از ترس حوادث اتفاق نیفتاده در آینده رنج برده است، از خود آن حوادث اتفاق افتاده آنقدر رنج نبرده است. پس انسان باید ذهن، افکار و هیجانات خود را همواره مدیریت کند تا روزهای سخت را با افکار و هیجانات خود سخت تر نکند.
هیجانات منفی خود را مدیریت کنیم
هیجانات منفی لزوما بد نیستند، هیجاناتی از جمله ترس و اضطراب به بقای ما کمک می کند، اگر ما به طور مثال از مار یا از ارتفاع زیاد نترسیم، با رعایت نکردن احتیاط، خود را به دردسر می اندازیم. پس این هیجانات مانند زنگ هشداری است و کمک می کند تمهیدات لازم را اجرا کنیم، پس ما در پی حذف کامل آنها نیستیم. اما آنجایی که هیجانات افراطی و مدیریت نشده باشند می تواند فرد را به لحاظ روانشناختی فلج و ناتوان کند. ترس، دلهره و نگرانی شدید همچنیم سطح کورتیزول را افزایش و سطح ایمنی لازم را برای مقابله با انواع بیماری ها کاهش می دهد. پس اولین وظیفه ما آگاهی و درک درست واقعیت است، در واقع میزان آگاهی متناسب با واقعیت به ما کمک می کند رفتار خود را به درستی تنظیم و اقدامات موثری انجام دهیم.
دو دسته واکنش در برابر این شرایط
به جای این پرسش که «چرا» این اتفاق افتاد؟ «چرا» باید شرایط و کار و زندگیم اینگونه شود؟ «چرا» تمام برنامه هایم به هم ریخت؟ که پاسخ موثری برای آن یافت نمی شود، از کلمه پرسشی «چگونه» استفاده کنیم. از خود بپرسیم بهتر است اکنون و در این شرایط «چگونه» رفتار کنم؟ اکنون من چه رسالتی دارم؟ این روزها سهم من در ایجاد آرامش و شادابی خودم و اطرافیانم چیست؟ بهترین کاری که اکنون می توانم انجام دهم چیست؟ درواقع فرق انسانهای منفعل که خود را تسلیم شرایط می انگارند و آنان که به نیروی انتخاب، تصمیم گیری و کنترل خویش بر زندگی ایمان دارند در این است که گروه اول دچار احساس درماندگی، بدبینی و افسردگی می شوند اما گروه دوم همواره معتقدند در هر شرایطی می توانند زندگی خود را آنگونه که می خواهند بسازند. پس ما امروز دو سناریو متفاوت پیش روی خود داریم: اول اینکه مرتب غر بزنیم، شکوه کنیم و حرص بخوریم و دوم اینکه شرایط را بپذیریم و راههایی برای بهتر زیستن در همین شرایط سخت کشف کنیم و از این ایام به طور بهینه استفاده کنیم. انتخاب هر سناریو برای زندگیمان نیز با ماست. ما در بهبود روحیه و سلامت ذهن خود کنترل زیادی داریم، فراموش نکنیم در هر شرایطی این ما هستیم که انتخاب می کنیم شاد باشیم یا افسرده و مضطرب.
با نیازها و خواسته های خود چه کنیم؟
دوستان عزیز «نیاز» با «خواسته» تفاوت دارد. ما می توانیم نیازی مانند تشنگی را با انواع خواسته هایی چون آب، آبمیوه، چای، شربت و… در صورت موجود نبودن هریک با دیگری جایگزین کنیم. الآن نیز شرایط طوری شده است که فرد با خود می گوید من دلم می خواد به میهمانی بروم اما نمی شود، من دلم میخواهد به گشت و گذاری در بازار بروم اما نمی شود و… . دقت کنیم این مواردی که ممنوع و محدود شده اند، خواسته های ماست و با محقق نشدن آنها اتفاق خیلی ناگوار و عجیبی برای ما نمی افتد. درست است که به خاطر شرایط فعلی در رسیدن به خواسته های خود دچار مشکل شده ایم اما در همین روزهای درگیر با کرونا همچنان می توانیم نیازهای اساسی خود را برطرف کنیم. به طور مثال نیاز به عشق و تعلق خاطر خود را همین الان نیز که در قرنطینه هستیم می توانیم ارضا کنیم، می توانیم عشق بدهیم و عشق دریافت کنیم حالا به شکلهای دیگری مثل روشهای غیرحضوری و یاری رسانی به عزیزانمان، شفقت ورزی و حمایت و مراقبت. نیاز به تفریح و سرگرمی نیز هرچند قبلا توسط رفتارهای دیگری انجام می شده اما هنوز می توان در منزل با تماشای فیلم و بازی های گروهی و… ارضا شود. نیاز به آزادی را نیز می توان در همین فضای کوچک در خانه با احترام به فضای شخصی یکدیگر و مرزبندی های لازم برآورده کنیم. به طور خلاصه فراموش نکنیم که کیفیت برآورده کردن هر یک از نیازهایمان امروز به مهارت های خلاقانه ما برمی گردد.
چه افرادی در شرایط بحرانی دوام بیشتری می آورند؟
تاب آورها دوام بیشتری در شرایط سخت دارند. یعنی افرادی که سازش پذیری بیشتری با محیط و شرایط متغیر و گاها غیرقابل پیش بینی دارند، افرادی که می دانند درد، رنج، ناکامی و فقدان ها بخش طبیعی و جدایی ناپذیر زندگی است.آنها افرادی هستند که از مهارت «توجه انتخابی» برخوردارند، ما می توانیم همین الان با وجود بحران به موارد خوشایندی که وجود دارد توجه کنیم، توجه به عزیزانمان که هنوز می توانیم صدایشان را بشنویم، هنوز خانواده ما کنار ماست و می توانیم در کنارشان به حمایت و امنیت عاطفی برسیم، به جای تمرکز بر آنچه از دست رفته یا محدود شده است، به مواهبی که همچنان باقیست و می توان از آن لذت برد و شاکر بود توجه کنیم. همچنین تاب آورها همواره از خود می پرسند آیا افکار و رفتار من در شرایط فعلی به من کمک می کند؟ یا برعکس توان من را در مقابله با این مشکل کاهش می دهد؟ تاب آور ها همچنین به جای انکار و عدم پذیرش واقعیت و تلاش بی فایده برای جنگ و تغییر آنچه در کنترل آنها نیست، با پذیرش واقعیت توجه خود را بر آنچه قابل تغییر است و تحت کنترل خودشان است مانند رعایت بهداشت فردی، افکار و رفتارهای خودیاری و اقدامات مفید می گذارند.
فراموش نکنیم ما اولین انسانهایی نیستیم که در تاریخ دچار این چنین شرایطی شده ایم و آخرین آن هم نخواهیم بود و این نیز بگذرد. به قول شاعر رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنین نماند و چنین نیزهم نخواهد ماند.
*مریم احمدی منش مشاور، روانشناس و مربی بهبود فردی و خانواده
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید