مطالبه گری تنها واحد درسی مکتب عشق و دلدادگی
مقدمه : شبها وقتی سرم را روی بالش می گذارم،گاه مشکلات جامعه بر قلبم سنگینی می کند و گاه برای یافتن سوژه گزارشی خوب تا دم صبح خوابم نمی برد.گاه هم تمام رویدادهای گزارش های چند ماهه در یک سکانس پنج دقیقه ای مانند برق از جلو چشمم می گذرد. به یاد خانمی می افتم […]
مقدمه : شبها وقتی سرم را روی بالش می گذارم،گاه مشکلات جامعه بر قلبم سنگینی می کند و گاه برای یافتن سوژه گزارشی خوب تا دم صبح خوابم نمی برد.گاه هم تمام رویدادهای گزارش های چند ماهه در یک سکانس پنج دقیقه ای مانند برق از جلو چشمم می گذرد. به یاد خانمی می افتم که سبزی فروشی تنها درآمد زندگی اش است، چراکه همسرش فوت کرد و او باید برای مخارج زندگی دو فرزندش سبزی فروشی کند.
به یاد کودک هور که کتاب هایش زیر سیلاب غرق شده بود و اکنون از شیرآب شان قطره ای چکه نمی کند و در هر دو صورت او هنوز آب ! آب ! آب می نویسد .
به یاد کارگرانی که چندین ماه از خشک شدن عرق شان گذشت، اما حقوق شان پردخت نشده بود اما چشم امید شان لنز دوربین و قلم ما بود. به یاد جنگل های زاگرس که زبانه های آتشش قلم را تند می کرد.
به یاد حماسه های ادامه دار خوزستانی ها بر قامت استوار سردار دل ها و به یاد کارون که تیتر همه روزنامه ها بود اما گمراهش کردند و دیگر نبود ، نبود .
به یاد فاطمه دختر شهید نادر حمید که وقتی مادرش درباره شهادت همسرش سخن می گفت، او بدون یک قطره اشک خودش را صبور جلوه می داد و به بهانه اینکه عروسکش را بیاورد به اتاقش پناه می برد و هق هق کنان به یاد پدر گریه می کند و هزاران هزار خاطره تلخ و شیرین دوران خبرنگاری .
می گویندشغل خبرنگاری متنوع و جذاب است. درست می گویند شغل خبرنگاری دنیایی برای خودش دارد، اما گاه بسیار پردرد است که انگار تمام دنیا روی سرت خراب می شود. گاه آنقدر تلخ و غمگین می نویسم که مخاطبان می گویند چرا شاد نمی نویسی ؟ می گویند نوشته هایت درد دارند! حرفشان را قبول دارم . نوشته هایم درد دارند، چون از حقیقت سخن می گویم و حرف حق تلخ است. می گویم چگونه شاد بنویسم وقتی همشهریانم در سختی و مشقت زندگی می کنند ؟ چگونه شب راحت سر بر بالش بگذارم درحالیکه با چشم خود می بینم صدها هزار نفر در جامعه با سیلی صورت خود را سرخ می کنند؟ چگونه راحت بخوابم وقتی اشک های دختر بچه شهید را به یاد می آورم ؟ و من به یکباره یاد مردی می افتم که با کمانچه اش، گوشه خیابان با چشم های خیس ،شاد می زند تا مردم را خوشحال کند و من هم تمام تلاشم این است بنویسم تا دردی از مشکلات جامعه را دوا کنم.
روز خبرنگار امسال هم مانند سال گذشته همراه با چاشنی کرونا است. چه روزهایی که برای تهیه گزارش از بیماران کرونایی به بیمارستان رفتیم و هرچند محدودیت هایی از سوی بیمارستان بود اما از نوشتن عقب نشینی نکردیم و چه روزهایی که در ماتم عزیزان از دست رفته خانواده کرونایی ها گریستیم و اکنون که واکسن کرونا در کشورآمده بالاخره خبرنگاران هم در نوبت قرار گرفته اند و این خود جای بسی خوشحالی است که بخشی از دغدغه های خبرنگاران برای مبتلا نشدن خانواده هایشان به کرونا از بین می رود . ما نیز به مناسبت گرامیداشت این روز خجسته گزارشی از همکاران خبرنگار تهیه کرده ایم که می خوانید .
دغدغه های خبرنگار مانند گوشواره ای در گوش جانش است
ثریا زندیار :شاید زندگی یک خبرنگار، هر چیزی جز آنکه خودش برای جامعه طلب میکند؛ باشد اما دم نمی زند. یک خبرنگار برای جامعه تمام خوبی ها و رفاهیات و آسایش ها را میخواهد، تمام رفتارهای مهربانانه با مردم و به طور کلی بال های مرغ سعادت را برای پریدن یکایک افراد جامعه از مشکلات زندگی طلب می کند، اما وقتی زندگی خود خبرنگار را رصد کنید در بین اکثریت این قشر، رفاهیات اولیه و آسایش های یک زندگی معمولی که نیست ؛ دردهای جامعه را هم با خود حمل میکند، به یکایک آنها فکر می کند و دغدغه ها مثل گوشواره ای در گوش جانش است که بر تمام زندگیاش سیطره انداخته است. آری! او همیشه غصه ای از جنس درد های دیرینه دارد، خبرنگار زمانی برای فکر کردن به خودش ندارد. به دلیل حقوق ناکافی و نداشتن بیمه که درد کهنه این قشر است و به دلیل ضرورتهای زندگی و مشکل درآمد هم، زندگی اش تحت الشعاع قرار میگیرد.
برخوردهای قهری با خبرنگاران به دلیل انتقادها و پرداختن به کم کاری ها و سهل انگاری ها از سوی مسئولان را هم به مصائب خبرنگاری اضافه کنید که شان و جایگاه خبرنگاری را زیر سوال می برند. در صورتی که یک خبرنگار مسئولیت اجتماعی به عهده دارد که در تاریخ ثبت می شود و باید به حق خواهی و آگاهی بخشی بپردازد.
با توجه به این که دنیای امروز، دنیای اطلاعات باز است؛ دایره خط قرمز اطلاع رسانی نباید برای خبرنگاران کوچک تر شود زیرا خبرنگاران باعث پویایی جامعه می شوند و به جامعه امید می بخشند. نباید جامعه به ایستایی و ناامیدی برسد. البته با توجه به تصویب طرح صیانت از فضای مجازی از سوی نمایندگان مدعی انقلابی گری، این نگرانی چند برابر شده که آیا محدودیت ها و فیلترینگ ها دامان خبرنگاران را هم می گیرد و آنها را با مشکلات موجه می کند ؟
از آنجایی که مدیران عرصه مطبوعات، خود مشکلات چاپ و نشر دارند و با مسائل اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند شاید کار اثرگذار و فراگیر برای کل خبرنگاران هم از دست مدیران رسانه ای برای حل مشکلات خبرنگاران بر نیاید. مشکل قانونی است که فقط برای مطبوعات مصوب شده است، نه صرفا حمایت از خبرنگار و نیروی انسانی. از این رو مدیران مطبوعاتی می توانند این خواسته را از سران حکومتی بخواهند. باید قانون مطبوعات، جایگاه خبرنگاران را شفاف کند یا در قانون اساسی، جایگاهی برای خبرنگار در نظر گرفته شود. اگر دولت لایحه ای در راستای حمایت از خبرنگاران به مجلس ارائه دهد، شاید بشود امیدی به حل مشکلات این قشر پرزحمت و آسیب پذیر داشت. خانه مطبوعات باید برای دفاع از حقوق خبرنگاران از دولت و مجلس و در نهایت قوه قضاییه گام بردارد.
فعالیت خبرنگاری در خوزستان شبیه یک تراژدی است
رضا خبازان :فعالیت خبرنگاری در خوزستان ، باوجود گرمای طاقت فرسا و مشکلات معیشتی و اقتصادی بیشتر شبیه یک تراژدی است . نبود بیمه، حقوق حداقلی و ناچیز ، عدم حمایت مادی و معنوی از خبرنگار و عکاس توسط دستگاهها، بی احترامی های مکرر توسط شرکتها و دستگاه ها به دلیل عدم شناخت از ماهیت و رسالت کار رسانه و نبود امنیت شغلی از عمده ترین مشکلات این قشر از جامعه است که همه دولت ها با وجود شعارهای فراوان هنوز در این زمینه قدمی موثر برنداشته اند. اینکه چرا خبرنگاری نمی تواند یک شغل باشد جای تامل دارد. اما رویکرد غلط دولت ها و اهمیت ندادن به این قشر پرتلاش و تاثیرگذار از عوامل اصلی شکل گیری این نوع نگاه به این حرفه شده است .
اگرچه راه اندازی سایت جامع رسانه های کشور و صندوق هنرمندان برای ساماندهی خبرنگاران ، روزنامه نگاران ، عکاسان و هنرمندان از اقدامات خوب و موثر وزارت ارشاد بوده، اما در مجموع به غیر از بیمه (یک خبرنگار باید بیش از ۵۰۰ هزار تومان در ماه برای آن بپردازد) مشکل دیگری از اهالی رسانه حل نشده است . وقتی حقوق ماهانه حتی در خبرگزاری های رسمی بطور متوسط بین یک میلیون تا یک میلیون و پانصد هزار تومان است ،چگونه خبرنگار می تواند حق بیمه پرداخت کند ، معیشت خود را بگذراند ، ازدواج کند ، قسط تسهیلات بدهد؟.
یکی دیگر از چالش های جدی رسانه ها بخصوص در بخش عکاسان، عدم هماهنگی دستگاههای امنیتی، انتظامی و سیستمهای دولتی با رسانه ها برای تهیه گزارش است ؛ بارها و بارها شاهد درگیری لفظی و فیزیکی عکاسان با ماموران انتظامی ، بسیج و حراست دستگاه ها و شرکت ها بوده ایم. در حالی که عکاسان مجوز رسمی برای تهیه گزارش داشته و بعضاً دعوت شده همان ارگان برای تهیه گزارش بوده اند؛ عدم شناخت نیروهای حراست و بعضاً ماموران انتظامی و بسیج از نوع فعالیت عکاسان باعث شد آن ها به این قشر زحمت کش به عنوان یک نیروی نفوذی و مخرب نگاه کنند اما آن ها نمی دانند که هیچوقت چاقو دسته خود را نمی برد.
معتقدم صدور کارت ویژه خبرنگاری ، گره گشای کار است. سال ها پیش با مشورت تعدادی از اهالی رسانه، پیشنهاد صدور کارت ویژه برای عکاسان استان را به دستگاه های امنیتی دادیم .اما این موضوع جدی گرفته نشد؛ در حالی که اگر کارت ویژه برای تعدادی از عکاسان فعال استان صادر شود هم کار نیروهای امنیتی و انتظامی را آسان تر کرده و هم شأن و منزلت این قشر پرتلاش در مراسمات حفظ می شود .
راه توسعه رسانه ها این است که خبرنگاران دلسوزانه و متعهدانه قلم بزنند
دلال آلبو شهبازی :از سال ۹۵ وارد عرصه خبر شدم آن زمان دانشجوی رشته روزنامه نگاری بودم و با توجه به علاقه ام شغل خبرنگار ی را انتخاب کردم . اولین خبری که در همان روز ابتدای کارم منتشر شد ، مصاحبه با فرماندار ایذه پیرامون تنش آبی و آب رسانی با تانکر به روستاها بود . خبرنگاران امنیت شغلی ندارند و کسانی که در این مسیر قرار می گیرند تنها به خاطر علاقه و رفع مشکلات مردم مانده اند وکسی که دنبال پول است باید دنبال شغل دیگری برود .
راه توسعه رسانه ها این است که خبرنگاران دلسوزانه و متعهدانه قلم بزنند و تنها برای رفع مشکلات پای کار باشند . امیدواریم یک روزی برسد که فقط خبرنگاران واقعی در این حرفه وارد بشوند و بتوانند با امنیت شغلی و آرامش خاطر مشکلات مردم را پیگیری کنند و صدای مردم باشند نه صدای مسئولان.
زندگی خبرنگار مانند کوزه گری است که از کوزه شکسته آب می خورد
محمد علاف پور :حدود ۱۰ سال است در مطبوعات استان خوزستان فعالیت می کنم . دراین چند سال با مشکلات زیادی مواجه شدم . زندگی یک خبرنگار مثل کوزه گری است که از کوزه شکسته آب می خورد . گرچه خبرنگاران طی سال مشکلات اقشار مختلف جامعه را رصد می کنند و پل ارتباطی مردم و مسئولان هستند ، ولی حتی در روزی که تحت عنوان روز خبرنگار است مشکلی از مشکلات آنها حل نمی شود یا حتی وزیر ارشاد طی این روز خبر خوشی برای خبرنگاران نداشته است .
خبرنگاران تلاش می کنند در همه شرایط در میدان حضور داشته باشند و اخبار و گزاراشات متعدد را تهیه کنند. در این بین شاید تنها عاملی که باعث محدودیت فعالیت آنها می شود ،شرایط کرونایی است که من نیز به همین علت برای بار دوم به کرونا مبتلا شده ام و همچنان دوران سخت این بیماری را طی می کنم. تنها انتظار من این است که با توجه به هزینه های بالای دارویی کرونا ، کمک هزینه درمان به خبرنگارانی که به این بیماری پیچیده مبتلا می شوند اختصاص یابد .
رسانه های استان سال هاست از جریان سازی به دور هستند
شایان حاجی نجف : از سال ۱۳۹۲ وارد عرصه خبر شدم و از همان ابتدا درحوزه اقتصادی خبرگزاری ایسنا کار خودم را شروع و سپس در کنار خبر، عکاسی مستند نیز آغاز کردم. شغل خبرنگاری از جنبه اقتصادی برای خبرنگار درآمدی ندارد بلکه تنها عشق، از خود گذشتگی از جان، مال و وقت، برای بیان حقایق و دفاع از حقوق مردم است.
رسانه های استان سال هاست از جریان سازی به دور هستند و در حاشیه فعالیت می کنند. برخی از همکاران عکاس و خبرنگار به سمت فعالیت در شبکه های اجتماعی رفته اند و تلاش دارند خود را به عنوان رسانه پررنگ کنند و مطالب را از طریق صفحات شخصی به جامعه انتقال دهند. این یکی از بزرگترین ضعف های رسانه های استان است که صفحات شخصی به حیطه اطلاع رسانی و مطالبه گری رسانه و صرفا برای جذب مخاطب بیشتر تبدیل شده و این دغدغه پیشرفت و توسعه رسانه های استان است.
این موضوع را قبول دارم که در رابطه با انتشار اخبار و مطالبات محدودیت هایی وجود دارد، اما به عنوان یک فرد رسانه ای باید راه انتشار اخبار را پیدا کرد و مطالب از طریق رسانه بیان شود. متاسفانه وقتی خبر و عکس یک خبرنگار به راحتی کپی برداری می شود، اقتصاد رسانه معنای خاصی ندارد. رسانه ها تنها در حد ناچیز در آمدی دارند و برخی از حرفه ای های این عرصه نیز کار خبرنگاری را تنها به به دلیل اقتصاد ضعیف رسانه رها می کنند.
عزم مسئولان تنها راه رفع مشکلات جامعه خبرنگاران است
کوثر کریمی :خبرنگاران با اتحاد خبری و نگارش گزارش های میدانی و گفتگوهای مختلف منجر به رفع مشکلات حوزه های متعدد و بویژه معضلات صنفی شده اند. با وجودی که هر سال در آستانه روز خبرنگار و یا در مراسم جشن این روز خبرنگاران از مشکلات خودشان حرف می زنند ولی گوش شنوایی برای رفع مشکلات آنها وجود ندارد و می توان گفت راه رفع مشکلات خبرنگاران عزم مسئولان است .
معتقدم خوزستان یکی از استان های پیشگام و فعال در عرصه رسانه محسوب می شود؛ اما در مجموع توجه به بروزرسانی اطلاعات و دانش خبری یکی از مهمترین توصیه های من به خبرنگاران است.
شغل خبرنگاری دغدغه های خاص خود را دارد.هر روز که می گذرد به سابقه کاری ما افزوده می شود اما نبود امنیت شغلی و نبود شاخص های لازم برای انگیزه کاری بیشتر احساس می شود. تنها عاملی که باعث شده خبرنگاری را ادامه دهم ، علاقه به کنار مردم بودن است. چون وقتی گزارش های میدانی برای مردم می نویسم و با قلم خودم باعث رفع برخی معضلات می شوم ، بیشتر از هر زمان دیگری احساس موثر بودن می کنم و از صمیم قلب خوشحالم می شوم .
وخیم شدن بیماری چشمم دو سال خانه نشینم کرد
پدرام طاهری :از سال ۱۳۸۷ آموزش روزنامه نگاری وخبرنویسی را در باشگاه خبرنگاران جوان گذراندم و سال ۱۳۸۸ابتدای فعالیت را با یک نشریه دانشجویی دانشجویان دکترای علوم پزشکی به نام هیجار آغاز کردم که به تاریخچه فرهنگ بومی می پرداخت و همین پایه کارهای مطبوعاتی من شد. درسال ۱۳۸۹ وارد هیات تحریریه هفته نامه ندای جنوب شدم و همزمان با آن فعالیت با روزنامه آنزان را شروع کردم .
با توجه به مطالعاتی که بر ظرفیت های فرهنگ بومی داشتم ،جریان رسانه ای با فرهنگ بومی خوزستانی بویژه فرهنگ بومی شمال خوزستان را به عنوان روزنامه نگار مولد و اکتشافی ظرفیتهای فرهنگ با چارچوب های رسانه ای ایجاد کردم. طی این سالها مسیر آرمانی ما درآمد زا نبود چون بخش فرهنگ حتی در چارچوب های صنفی مطبوعات هم مظلوم واقع شده است .
از سال ۱۳۹۷ به یکباره بیماری چشم من جهش زمانی کرد و تمام زندگی رسانه ای و فرهنگ من را تحت تاثیر قرار داد و خانه نشین شدم .عملا نمی توانستم کار مطبوعاتی که علاقه اصلی من بود انجام بدهم . روزهای سختی بود و دچار افسردگی شدم چون سوژه های پردازش نشده ای هنوز توی ذهنم بود که باید انجام می شد و احساس می کردم می توانم آنها را در فضای رسانه ای بالفعل کنم ، اما کاری از دستم برنمی آمد چراکه روند بیماری من شدت گرفته بود.
مشکلات اقتصادی از یک طرف و وخیم شدن وضعیت بیماری چشم من از سوی دیگر روزگارم را تیره کرده بود و ظرف دو سال خانه نشین شده بودم.با کمک دوستان و و هویت و پشتکاری که داشتم اتاق فکری تشکیل دادیم و دو سایت خبری تارنمای جنوب و دورنمای میهن را در حوزه فرهنگ ، راه اندازی کردیم که اکنون برای به روز رسانی و نوشتن گزارشات فرهنگی دوستان من را همیاری می کنند. راه اندازی این سایتهای خبری باعث شد که با همین وضعیت جسمی ۳۰ درصد شرایط دید، دوباره امید من به زندگی بیشتر شود .
حقیقت این است که هنوز در بعد اقتصادی اتفاق خاصی برای من نیفتاده و علیرغم تجربیاتی که در بخش فرهنگ داشتم حتی موفق نشدم یک فرصت شغلی در ارگان های فرهنگی داشته باشم ؛ در حالیکه خیلی علاقهمند بودم در حوزه کتاب و کتابداری بکار گرفته شوم. اما این فرصت برای مهیا نشد تا تجربیات و علم خود را به یک درآمد تبدیل کنم .
مرگ رسانه های خوزستان خیلی زودتر از موعد اتفاق افتاده است
معصومه صالحی :هفده سال است با نام خبرنگار فعالیت می کنم. نه بازار یابی بلدم، نه چیزهای دیگر که از حرفه واقعی ام دور شوم و مثل عده ای جذب اداره ای شوم و جای دیگری استخدام شوم، نه مشاور فلان رئیس اداره هستم بواسطه روابطم ، نه شغل دومی که دلخوش به درآمد آن باشم…
خبرنگاران در طول مدت فعالیت خود به دلایل متعددی مانند علت نبود امنیت شغلی و بحث مالی گاه مجبور هستند در رسانه های متعدد کار کنند واین مشکل بیشتر گریبانگیر خبرنگاران شهرستانی است تا پایتخت .
فعالیت در نشریات هم دغدغه هایی دارد . روزنامه ها امروز به بهانه هزینه های بالای چاپ و تعرفه پایین آگهی به تعدیل نیرو رو آورده اند. به جرات می توانم بگویم هیچکدام از نشریات استانی حتی نشریات مطرح و با سابقه استانی یک خبرنگار را در دفتر کار خود ندارند و افرادی که تحت عنوان خبرنگار در جلسات شرکت می کنند یا خود مدیر مسئول و سردبیر نشریات هستند و یا افراد دیگر. امروز به جرات می توانم بگویم در هیچ کدام از نشریات محلی و استانی ما یک خط خبر و گزارش تولیدی از خبرنگاران دیده نمی شود
آنچه حیات روزنامه را نگه داشته ،تنها صفحه آرایی هست که هم حکم سردبیر را دارد ، هم خبرنگار هم صفحه آرا. روزی چندین ساعت پشت سیستم اخبار سایت های مختلف را گلچین و در روزنامه می گذارد ! تیتر و عکسی می زند و نشریه فردا منتشر می شود، بی آنکه خبرنگاری در آن مجموعه تلاش کرده باشد یا کلمه ای خبری نوشته شود، گزارشی تولید شود، و متاسفانه تمام افتخار مدیران مسئول روزنامه ها به همین اخبار گلچین شده و طراحی شده شخصی به عنوان صفحه آرا است.
باید پرسید امنیت شغلی من خبرنگار کجاست؟ امروز من خبرنگار می بینم بعد از ۱۷ سال کار با کوله بار تجربه با کلی سابقه با کلی عنوان دهن پر کن جشنواره های مختلف جایی ندارم که حتی مشغول به کار شوم .
امروز درد دارد که با دلی پر خون با چشمانی پر اشک بنویسم من خبرنگار مجبور می شوم برای فقط ادامه کار و اینکه جایی مشغول باشم حرفه خود را به صفحه آرایی تغییر دهم و در نشریه ای که صفر تا صدش توسط من بسته می شود کار کنم بی آنکه خبرنگار به معنای واقعی کلمه باشم . اینها درد بزرگی است که متاسفانه مدیران مسئول با طیب خاطر پذیرایش هستند و ارگانی به نام ارشاد و خانه مطبوعات هم هیچ تلاشی برای جلوگیری از مرگ خبرنگاران نکرده است.
امروز خبرنگاران کجایند؟ جدا از آنها که با حقوق اندک در خبرگزاری ها مشغول کار هستند بدون هیچ آِینده شغلی و امنیت شغلی دیگر خبرنگاران نشریات کجایند ؟؟؟ یا خانه نشین شده اند، یا با حقوق بسیار ناچیز استخدام اداره ای شده اند، یا خود روی آورده اند به راه اندازی پایگاه خبری با رویکردهای مشابه و یا مثل من این روزنامه آن روزنامه وظایفی را متقبل شده اند که با ذات کاری آنان بی ارتباط است و این جای بسی تاسف دارد برای همه مطبوعات استان همه آنها که افتخارشان به تعداد زیاد مطبوعات استان و تعداد زیاد خبرنگاران است . خانه مطبوعات حامی کدام خبرنگار بوده است تا شغل خود را از دست ندهد؟
ما خبرنگاران که حالا گروه اندکی را تشکیل می دهیم دردهای نگفته بسیاری داریم که می دانیم گوش شنوایی برایشان نیست و هر سال روز خبرنگار غمگین تر از سال قبل هستیم .
نمی دانم چه بگویم فقط می گویم مرگ خبرنگار، مرگ روزنامه ها در خوزستان خیلی زودتر از آنکه باید اتفاق افتاده است و مسئولان هم با افتخار نظاره گر هستند.
امیدوارم همین مسئولان که صدای ادعایشان همیشه بلند است به همین چند خط من جوابی دهند ببینم کدام قسمت از دل خون خبرنگاران التیام می یابد؟
شیرینی شغل خبرنگاری به بار نشستن زحمات خبرنگار است
میثم خالدی :خبرنگاری شغل نیست یک عشق است و شیرینی کار آنجاست که پس از انتشار اخبار و گزارشات ما مشکلات استان حل شود . وقت برای ما خبرنگاران مهم نیست همین که بتوانیم رسالت کاری خود به عنوان پل ارتباطی بین مردم و مسئولان را انجام دهیم ارزشمند است .
توان نداشتن پشتوانه قوی هم تلخی های روزگار خبرنگاری است . در مناطق مختلف خوزستان مشکلاتی اعم از کمبود آب و همچنین گره های ترافیکی راههای مواصلاتی و دیگر معضلات تا اندازه ای با تصویر برطرف می شود و همین برایمان کافی است و خوشحال مان می کند .
اما ماجرای شکستن دست من اینگونه بود که صبح یکشنبه دهم مردادماه ابتدا برای پوشش خبری برنامه فرمانداری رفتیم بلافاصله بعداز آن مراسم تقدیر از مدافعات سلامت درسالن ورزشی دانشکده علوم پزشکی اهواز بود که آن برنامه هم پوشش خبری دادم . به منزل که رسیدم ساعت ۲ ظهر بود و اخبار را در سایت انتشار دادم . ساعت ۶ بعد از ظهر دهم مرداد ماه برای رفتن به آفیش سوم آماده شدم و تا رفتن به این جلسه استرس زیادی داشتم .در حال رفتن به برنامه خبری بودم که متاسفانه یک خودرو از کنار به موتور سیکلت من زد و فرار کرد و تا این لحظه که این مطلب را می گویم همچنان درگیر دوا ودرمان شکستگی مفصل بین کتف و بازوی دستم هستم . طی این چند روز دوستان زیادی جویای احوال بودند که همین جا از آنها تشکر وقدردانی می کنم .
ایراندخت کاشانی : کسی که سواد رسانه ای داشته باشد به تخریب روی نمی آورد
روز خبرنگار میتواند یک فرصت و بهانه بسیار خوبی باشد تا به دغدغهها، مشکلات و معضلات این صنف توجه شود. صنفی که در طول سال نگران سایر قشرها هستند و شاید روایتگر و پیامرسان دغدغههای همه اقشار جامعه باشند، این روز میتواند فرصت مناسبی باشد تا در حقیقت دغدغهها و معضلات اهالی رسانه یاد، مورد بررسی و حل و فصل قرار گیرد.
ازخبرنگاران شاید به عنوان مخلصترین، صمیمیترین و نقشآفرینترین قشر بیش از اقشار و صنوف دیگر و افرادی کوشا در جهت ارتقای فرهنگ عمومی، جایگاه فرهنگی و سیاسی جامعه میتوان یاد کرد .ضمن تبریک روز خبرنگار قصد دارم اشاره ای به عدم پایبندی به اخلاق رسانه ای که حلقه مفقوده در این دوران کنونی است داشته باشم.
ما جامعه اسلامی هستیم یعنی جامعه دینی و اخلاقی ، بنابراین جامعه ای با ویژگی های تواضع ، فروتنی ، گذشت و عدالت مدار می خواهیم که متاسفانه برخی رسانه ها به این موارد کمتر توجه می کنند چرا که نقد ، تحلیل و تفسیر را با تخریب تضعیف و توهین اشتباه می گیرند و به رسانه ضربه می زنند؛ در صورتی که مزیت همه رسانه های امروز به نقد وتحلیل وانتقاد درست و اخلاقی است چون موجب ارتقاء جامعه می شود.
به نظرمن کسی که سواد رسانه ای داشته باشد به تخریب روی نمی آوردو فضای نقد درست است که موجب رشد جامعه می شود امیدوارم عرصه رسانه به اخلاق مداری روی آورد واین حلقه مفقوده به زنجیر خود باز گردد.
ساماندهی اوضاع اقتصادی رسانه ها نیازمند عزم دولت جدید است
افشار پرویزی بابادی مدیر خانه مطبوعات خوزستان : به تناسب نقش، جایگاه، شأن و رسالت خطیر و پراسترسی که رسانهها و خبرنگاران دارند به لحاظ تسهیلات اجتماعی و رفاهی برای این قشر پیشبینیهای لازم در کشور نشده است و ضروری به نظر میرسد به موازات رشد فرهنگ عمومی و سیر تحول تکنولوژی، صنعت و دفاع و شادابی و پویایی ساختار مدنی، جامعه به رسانهها بیشتر از اصناف دیگر توجه کند؛ چراکه خروجی، دستاورد و کارکرد کار رسانه، اهالی و اصحاب رسانه در واقع به نفع چشمانداز عمومی فرهنگ جامعه خواهد بود.
یکی از مسائل مهمی که نشریات و خبرگزاری ها و پایگاه های خبری با آن مواجه هستند، بحث اقتصاد رسانه هاست که منجر به تعدیل نیرو شده است . مشکل تعدیل نیرو ها در رسانهها و نشریات پایگاه خبری دردوران کرونا در استان خوزستان هم مانند سایر استان ها افزایش یافته و می توان گفت علاوه بر گرانی کاغذ و چاپ برای نشریات، در حوزه رسانه های الکترونیکی و خبرگزاری ها هم مشکلات وجود داشته و نیازمند عزم جدی دولت جدید هستیم تا اوضاع نابسامان اقتصادی رسانه ها بهبود یابد .
خانه مطبوعات به عنوان یک صنف باید نقش حمایتی برای رسانه ها داشته باشد. همه ما می دانیم تکرار متأثر کننده انواع شکایات ریز و درشت از اهالی رسانه استان در مدت سال سخت کرونایی، علاوه بر ایجاد خستگی روحی، موجب استهلاک امر اطلاع رسانی و همچنین تأثیر نامحسوس بر روند اطلاع رسانی صحیح و به هنگام خواهد بود. به این منظور در خانه مطبوعات خوزستان یک کمیته منسجم حقوقی تشکیل دادیم تا مشکل خبرنگاری که از آن شکایت شده قبل از اینکه در فرایند قضایی و قانونی قرار گیرند حل شود .
یکی دیگر از نکات مهم مورد توجه خانه مطبوعات خوزستان ، امنیت شغلی و بیمه خبرنگاران است که مدیر مسئولان باید سعی کنند دراین شرایط اقتصادی با خبرنگاران و کارکنان خود همراه باشندو آنها را بیمه کنند. شرایطی که ویروس کرونا در کشور ایجاد کرده باعث شده مشکلات جامعه رسانه ای اعم از خبرنگار ، روزنامه نگار ، عکاس ، مدیر مسئول و سردبیر افزایش یابد .
با توجه به اینکه در آستانه روز خبرنگار هستیم برای برگزاری مراسم روز خبرنگار، ۵ مرداد مکاتبه ای با دانشگاه علوم پزشکی داشتیم که با توجه به وضعیت کرونایی شهر اهواز این درخواست مورد موافقت قرار نگرفت و ما نیز به قانون پایبند هستیم .
از این رو برنامه ریزی ما به سوی برگزاری کارگاه های آموزشی آنلاین مانند سبک های خبرنویسی توسط دکتر مجید رضاییان و کارگاه آموزشی دیگری با همکاری دانشگاه شهید چمران اهواز پیش رفت و جشنواره رسانه ای هم با شرکت توسعه نیشکر و شهرداری اهواز ترتیب داده بودیم که انشالله نتایج آن اعلام می شود .
دیدار با چند تن از پیشکسوتان رسانه هم از دیگر برنامه های ما در آستانه روز خبرنگار است که انشالله اجرایی می شود .
اما نکته مهم که امسال در آستانه روز خبرنگار توسط خانه مطبوعات خوزستان عملیاتی شد، اتمام مرحله نخست واکسیناسیون کرونای خبرنگاران اهوازی بود که خوشبختانه خوزستان جزو نخستین استان های کشور در واکسیناسیون خبرنگاران قرار گرفته است و این خود جای بسی خوشحالی است که قشر خبرنگاران که بیشتر در معرض خطر کرونا بودند واکسینه شدند وخوشحالیم توانستیم این کار را به سرانجام برسانیم و انشالله مرحله دوم واکسیناسیون هم به خوبی انجام شود .
مجددا روز خبرنگار را به همه خبرنگاران بویژه جامعه رسانه ای خوزستان تبریک می گویم و خوشحالم دراین دوره خانه مطبوعات اتحاد وهمدلی اهالی رسانه نسبت به دوره های قبل افزایش یافته است و امیدوارم روزی برسد که ظرفیت قانونی خانه مطبوعات بالا رفته و بتواند به لحاظ ساختاری واقتصادی بیشتر در کنار رسانه ها باشد تا بتواند از آنها حمایت های لازم را داشته باشد .
آری همانطور که در این گزارش گفته شد دردهای خبرنگاران هیچ گاه تمامی ندارد ! چرا ؟ واقعا چرا باید حرفه خبرنگاری درکشور ما اهمیت و جایگاه خاص خود را نداشته باشد و ساختار مطبوعات به گونه ای باشد که امنیت شغلی و رفاه وآسایش خبرنگاری که وقت خود را صرف بیان مشکلات مردم می کند تامین نباشد ؟ به راستی چگونه یک خبرنگار می تواند مانند بقیه اقشار جامعه زندگی کند درحالیکه کمترین حقوق جامعه را دریافت می کند و ممکن است به علت نبود امنیت شغلی امروز یا فردا کارش را از دست دهد یا استرس شغلی او را آزار دهد ؟ آری خبرنگاران التیام بخش دردهای جامعه هستند اما چه کسی زخم های آنها را مرهم می بخشد ؟ دغدغه اصی اینجاست که آیا دولت جدید خواهد توانست مرهم درد جامعه رسانه ای باشد یا روی ریل دولت قبلی گام برمی دارد ؟
شهرزاد امیری
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید