رکنچهارم دموکراسی و فساد ستیزی/جامعه در سایه آگاهی رشد می کند
مطبوعات و رسانه ها را رکن چهارم دموکراسی نامیده اند،دموکراسی در ذات خود توانایی مقابله با فساد را در حد مقدور و امکان دارا بوده و چنانچه در روند اجرا به خوبی مورد توجه قرار گیرد نتایج مطلوبی به دست می دهد. همانگونه که حکومت قانون،برگزاری انتخابات آزاد ، مسولیت پذیری و پاسخگو بودن دولت […]
مطبوعات و رسانه ها را رکن چهارم دموکراسی نامیده اند،دموکراسی در ذات خود توانایی مقابله با فساد را در حد مقدور و امکان دارا بوده و چنانچه در روند اجرا به خوبی مورد توجه قرار گیرد نتایج مطلوبی به دست می دهد.
همانگونه که حکومت قانون،برگزاری انتخابات آزاد ، مسولیت پذیری و پاسخگو بودن دولت در تداوم و بقاء دموکراسی نقش حیاتی دارد،مطبوعات نیز ضمن کمک به ترویج دموکراسی کارکرد آن را تکمیل نموده و آثارش را متبلور می نماید،به گونه ای که والتر لیپمن روزنامه را کتاب مقدس دموکراسی نامیده است.
دیوید ایستون سیاست را علم توزیع آمرانه ارزشها و شئون می داند،به عبارتی محدودیت منابع عامل اصلی بروز رقابت و نزاع بر سر قدرت(طریق کسب منابع و منافع)است که سیاست(کسب قدرت) عهده دار مدیریت توزیع آن می شود،در حقیقت اجزاء قدرت منافع را تقسیم می نماید و در کشورهای غیر دموکراتیک که نظارت بیرونی وجود نداشته یا ضعیف است،ساخت قدرت به مرکزی برای تقسیم منافع تبدیل می شود و در چنین شرایطی منافع ملی مفهوم خود را از دست می دهد و منافع تشکیل دهنده قدرت اصالت میابد و عموما منشاء فساد می شود.
بنابراین درچنین شرایطی اهتمام به ارزشهای اخلاقی در رسانه ها به معنای نظارت و کنترل قدرت و نشان دادن سوء استفاده های بوجود آمده از قدرت است و مسولیت پذیری ژورنالیسم حقیقی بخشی از ادای دین به سرنوشت جامعه ای است که در آن زندگی می کنیم.
مطبوعات به عنوان حلقه واسط میان مردم و حکومت وظایف خطیری همچون آگاهی بخشی،انتشار صحیح اخبار و رویدادها،به وجود آوردن رویکرد هماهنگ و منسجم در رابطه با مطالبات ملت،اندیشه ورزی،شفافیت و فساد ستیزی را نیز عهده دار است.
هارولد لاسول سه وظیفه مهم مطبوعات را اینگونه بر می شمارد:
نظارت بر محیط زندگی انسانها، ایجاد همبستگی اجتماعی و کمک در انتقال میراث فرهنگی جامعه از نسل های گذشته به نسل های آینده.
در جوامع کمتر توسعه یافته یا غیر دموکراتیک به رغم نیاز مبرم به نقش آفرینی مطبوعات و رسانه ها در عمل به رسالت واقعی خویش جهت کمک به پیشبرد اهداف توسعه،معمولا محدودیت هایی جدی فراروی فعالیت آنها وجود دارد،نخست از سوی صاحبان قدرت که شفافیت و پاسخگویی چندان برایشان میسر و خوشایند نبوده و دوم کنشگران این عرصه که عمدتا دچار نوعی خود محدودیتی به دلیل عدم استفاده مناسب از ابزارهای رسانه ای موجود هستند.
مطبوعات و رسانه ها می تواند همانند تیغی دو لبه عمل نماید،اگر دارای اهدافی از پیش تعیین شده و کارکردی به موازات منافع ملی باشد می توان امیدوار بود که در چارچوب یک فرایند دموکراتیک به توسعه جامعه کمک نمایند،ولی اگر فعالان و صاحبان رسانه و تریبون، آن را ابزار کسب قدرت و وجاهت فردی و گروهی قرار دهند و هر کدام اهداف متفاوت و بعضا متضادی را برای خود تعریف نمایند و نتوانند بر سر اصولی مشترک با هم به تفاهم برسند دچار کژکارکردی شده و به عبارتی کارکردی ضد توسعه خواهند داشت و جامعه را در لوپی از تردید،قهقرا و واپسگرایی نگه خواهند داشت.
مطبوعات ضمن انعکاس صحیح اخبار و رویدادها وظیفه خطیر آگاهی بخشی و تبیین رویدادها را_بدون جانبداری_ جهت ایجاد سهولت در تشخیص مصادیق و تصمیم گیری برای مخاطبان عهده دار بوده و سرانجام مطبوعات(رکن چهارم دموکراسی) و به طور عام رسانه ها به عنوان رکن ناظر در کنار سایر ارکان دموکراسی دیدبانان حقیقی جامعه بوده که کجروی های قدرت را برملا می کند و ضمن تعمیق و ترویج شفافیت از فساد در همه ابعاد آن امنیت زدایی می کند.
هوشنگ باقری
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید