یک فرمول تعریف نشده برای کلان شهر اهواز
شورا یار از قلم شوراییان جا مانده با نگاهی به موفق ترین شوراها و شهرداری های کشورهای جهان چون کانادا مالزی ،گرجستان، ژاپن ترکیه انگلیس و غیره درمیابیم که نقش و فعالیت مردم هر استان،شهر ،منطقه، بعنوان شورا یار یا دادیار محل ، در انعکاس مشکلات و مرتفع ساختن معضلات محله ایی شهر،با دخالت و […]
شورا یار از قلم شوراییان جا مانده
با نگاهی به موفق ترین شوراها و شهرداری های کشورهای جهان چون کانادا مالزی ،گرجستان، ژاپن ترکیه انگلیس و غیره درمیابیم که نقش و فعالیت مردم هر استان،شهر ،منطقه، بعنوان شورا یار یا دادیار محل ، در انعکاس مشکلات و مرتفع ساختن معضلات محله ایی شهر،با دخالت و نظارت خود افراد هر منطقه تا چه میزان در بهسازی و زیباسازی و گرفتن مطالبات مردمی هر تاثیر بسیار ژرفی داشته است.
ایجاد نواحی خود گردان که توسط معتمدان محل در شهرهای ذکر شده انجام گرفته ،بعنوان استراتژی اصلی شورای شهر،بیشتر از یک نیم قرن سابقه دارد. موشکافی اقدامات شهرداری توسط شورای شهر و انالیز کردن فعالیت و خدمات شورای شهر توسط شورا یار و افراد معتمد محلی هر منطقه انجام میگیرد.
دادیاران محل به عنوان لایه ی میانی بین شورای شهر و شهرداری در شهرهای موفق جهان و حتی شهرهای موفق ایران چون شیراز ،اصفهان ،مشهد؛یزد و غیره ،از یک موقعیت تزیینی به جایگاه موثر تبدیل شده است.
حلقه ی واصل بین مطالبات عمومی مردم از مدیران شهری و شهرداری ،در شهرمان اهواز به نقطه ی کور تبدیل شده است.
مالیات های اخذ شده بعنوان های ساختمان سازی،فروش تراکم،اراضی و اماکن تفریحی در شهرهای موفق جهان به همان منطقه در غالب خدمات شهری باز پس داده خواهد شد و اضافه ی درآمد با نظارت « دادیاران » آن محلات به شهرداری برای کمک به بودجه ی خدمات مناطق کم برخوردار مد نظر قرار میگیرد.
حال به شهرمان دقت کنیم و به خواسته ی مدیران شهری که در جلسات رسانه ایی و همایش ها،از شهروندان تقاضای همکاری دارند و مدام« دست» یاری میدهند اما عملا با «پا» پس میکشند
هر جا سخن از فعالین اجتماعی به میان میاید بلافاصله چنان« بیمار طاعونی»وحشت زده فاصله میگیرند .
شوراییان یادشان باشد که وظیفه ی اصلی آنان خدمت به شهر میباشد.
مردم می بینند تحول را ،آرامش و چشم نوازی محیطشان را ،زیبایی و خدمات شهرداری ها را ، برای این مشاهده نیازی لزوما به تحصیلات عالیه و وصل شدن به سمتی خاص یا داشتن جناح بندی و ذکر القاب سیاسی نیست ،که این مقوله در سطح استان ما «خوزستان»بدیل به یک آفت شده است تا عافیت.
در تعریف مناطق برخوردار
آیا صرفن وجود چندین فست فود و رستوران ،و یا ساخت و ساز چندین و چند اپارتمانی که پیمانکاران بدون در نظر داشتن حریم عابر پیاده و ایجاد حفاظ ایمنی و رها کردن نخاله های ساختمانی و زشت شدن چهره ی محل که باز هم از ضغف دستگاهای اجرایی میباشد و به نقصان “خدمات شهری” منجرب میشود ،و یا رشد قارچ گو نه ی منازل ویلایی کوچک به نام مدارس غیر انتفاعی با خدماتی کم رنگ و دانشی کم رنگتر ،یا ایجاد مراکز خرید رنگارنگ که باز هم باز خوردی برای مناطق و سکنه ی آن جز ترافیک و ازدحام جمعیت در فصلهای مختلف سال و طغیان فاضلاب شهری و دهها چاله ی صعب العبور و کوچک کردن و خشکاندن فضای سبز شهری به عناوین مختلف توسط شهرداری ؛کافی و قابل قبول است؟
آیا
«کم برخوردار»
در تعریفی واقع گرایانه از زاویه ی دیگر عینی به معنای کوچک بودن سفره ی شهرداری ، و مدیران شهری
و
«برخوردار»
به معنای بزرگ بودن سفره ی رزق و روزی شهرداری و دیگر دستگاهای مرتبط شهری نمی باشد؟؟؟
بیاییم منصفانه معنا کنیم ….
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید